شعر ها ناقص

لطفا کمک کنید تا کامل شن

شعر ها ناقص

لطفا کمک کنید تا کامل شن

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

کمی حالم خوب نیست.

خونه کثیفه درسام عقبه احساس خوبی ندارم به کل

دنبال یه عامل تحریک میگردم. یه عاملی که اگر اضافه بشه همه چیز عادی بشه.

در ضمن برای کسایی که لباس ندارن بپوشن ،دعا کنید.

یه هفتس لباسامو دادم بشورن وقتی اومدم خونه دیدم همه لباسامو داده بودم.

وقت هم نمیکنم برم لباسامو بگیرم.

هیچی دیگه الان یه هفتس با لباس بیرونم زندگی میکنم اصلا احساس خوبی نیس. حالا خوبییش اینه که یه لباس داریم با یه سقف.

اصلا نمیتونم بفهمم کسایی که شب رو تو قبرستون سپری میکنن چه حسی دارن،چه آرزوهایی دارن،اصلا.

حالا میگفتم یه مرده یه شبو بد سپری کنه 50 تا اونم با زن بچه،واقعا چه خبره؟

آدم واقعا خودشو توی بعضی موقعیتا نذاره اصلا نمیفهمه چه خبره،فکر میکنیم شنیدن خبر کافیه غافل از این که این گوش دروازه شده.

تعارف نداریم،عاشورا میاد به امام حسین قول میدیم نمازمونو بخونیم حتی تو بدترین شرایط، رمضون،شب قدر میاد به خدا قول میدیم گناه نکنیم اما به نظر باید اول کری رو درمان کرد تا حداقل حرفی رو که میزنیم بشنویم.

جالبش اینه که تولد پیامبر با ائمه رو جشن میگیریم،عید مبعث و ولایت رو جشن میگیریم اما برای چی؟ برای اینکه راحتتر گناه کنیم؟

نمیفهمم مشکل از کجاست ، مثل این میمونه که مکانی از شادی و آرامش برای ما آماده شده وقتی بهمون دستور داده میشه حرکت کن به یه جای دیگه میریم.

نمی فهمم چرا باید وقتم رو با دیدن فیلم و کلیپ و هزار چیز دیگر باطل کنم ولی نخوام تلاش کنم تا به موقعیتی برسم که کسی دیگه ای تو دنیا اذیت نشه.

نمیفهمم چرا به درس و دانشگاهم اهمیت نمیدم در حالی که میدونم در آینده شخص تاثیر گذاری برای بقیه میشم.

نمیدونم چرا کار هامو تاخیر میندازم در حالی که میدونم هر چه قدر که تاخیر بندازم دیرتر به ایده آلم نزدیک تر میشم.

نمیفهمم چرا به این دنیا دلبستم در حالی که تو آخرت یه جای خوب برامون آماده شده.

چرا نشستم؟چرا سرمو میخوارونم؟چرا خوابیدم؟چرا تلوزیون میبینم؟چرا تلاش نمیکنم؟

...

چرا                                      فکر میکنم برای خودمم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای ما دعا کنید به حالت عادی برگردیم.

قدر داشته هاتونو بدونید.

بزرگ فکر کنید.

تو آتش گشتی ای حافظ ولی با یار در نگرفت/ز بد عهدی گل گویی حکایت با صبا گفتیم

                                                                                                        حافظ


  • ۹۵/۱۰/۰۸
  • میلاد ساده

نظرات (۱)

  • هیـوا ثابت
  • سلام !
    خسته نباشید بابت اینکه با این همه مسائل کنار اومدین ! واقعا سخته که یهو زندگی آدم بهم گره بخوره ، حتی اگر موضوع سرِ لباساش باشه !

    بدتر از اینکه وضعیت جوریه که یکسری توی قبرستان میخوابند ، اینه که یکسری مامور بریزند اونجا و اون بیچاره ها رو آواره کنند توی زمستونیه ! بدون اینکه براشون حداقل وسائل رفاهی رو فراهم کنند :(

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی