شعر ها ناقص

لطفا کمک کنید تا کامل شن

شعر ها ناقص

لطفا کمک کنید تا کامل شن

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

دلنوشته

روزگار ما چه زیباست، در پس تنهایی هایش چه چیز ها دارد،چشمه ای که در روستایی جاریست که روستا در شهر بود و شهر عضوی از کشوری که تمام نداشته هایش مردمش بود.مردمی با امید ولی بی کس ،زیبا و خالی، مستعد ولی محدود.

در آن کشور یک نفر بود یک نفر که فرمانده بود اما سربازی نبود.فرمانده خورشید بود و ابر ها همه ما بودیم،همه کشور.زمین بستر کشت بود،بستر زراعت اما آفتابی نبود،بارانی نبود،کوهی نبود تا مقابله ابر ها بایستد و سیلی باد را تحمل کند.دریای نبود که جای پستی را پر کند ابر بارده ای نبود که قطره اش را به زمین ببخشد،بادی نبود تا سنگینی مهاجرت و غربت را تحمل کند و آفتابی نبود که تا به زندگی رنگ دهد.دنیایشان خاکستری بود .


امیدم که بیایی،فرمانده.


#بازگشت

  • ۹۷/۰۳/۲۶
  • میلاد ساده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی