از عشق پرسیدم نامت چیست گفت من رنجم/فامیلت چیست من رنگم به روی گلرخ معشوق میرنگم
داستان عشق من افسانه تنهایی هاست/سرگذشت خون و قتل اندر جوار منی هاست
از عشق پرسیدم نامت چیست گفت من رنجم/فامیلت چیست من رنگم به روی گلرخ معشوق میرنگم
داستان عشق من افسانه تنهایی هاست/سرگذشت خون و قتل اندر جوار منی هاست
کی میشود با عشق از این زندان رویم/در طلب گوهر دوست همراه با رندان شویم
تا داستان این بوده و میباشد و هست/در این نفس لعنتی ما همچنان پرده دریم
گنه کارم خطا کارم بدون توجه هستی رویت من ریاکارم/چه ها کردم چه ها گفتم در این عروس هستی من گرفتارم
در طلب رخسار تو با زهر من می مینوشم/در می خوردن ما خطا نیست ولی بازهر چرا؟
خطا کردم گناه کردم که نفس بر من چیره گشته***گر استاد بر من نبخشاید خطا کردی گناه کردی
نیست بر من گناهی لیک بدنم می لرزد***از نگاه مظلوم دوست سینه ام میترسد
دو روز نیست که گرد این وادی آمده ایم***در موطن عشاق ثانیه ای سوال می ارزد
و.....
من گاهی اوقات اشعاری به ذهنم میرسه اما بقیش کار سختیه میخوام ببینم کسی اینجا میتونه کمکم کنه؟
اگه ایده ای راجع بهشون دارید تو قسمت نظرات بنویسید
ممنون
آپدیت جدید:
دیگه کار از شعر گذشته در کل داستان ها و تحلیل هامو از زندگی مینویسم