توآخرین روزای تابستون هستیم
و چه زود گذشت
زمانایی که بهمون خوش میگذره زود میگذره
از این آخرین روزای تابستون حداکثر استفاده رو میکنم
بیشتر میرم بیرون و بیشتر تفریح میکنم
صبح ها هم زود تر از خواب بلند میشم تا برای دانشگاه آماده باشم
در دانشگاه دیگه وقتی برای استراحت نیست
دیگه وقتی برای تنهایی نیست
دیگه وقتی برای حقارت نیست
چون من تلاشم رو میکنم
و خیلی هم سخت تلاش میکنم
تا وقتی که جسدم شب ها بخوابه
و روحم صبح ها از خواب بلند شه
نمیتونم اتفاقاتی که سرم اومد رو تقصیر قضا وقدر بدونم
فقط اینو خوب درک کردم که با این نقص سلامتی باید تلاشم رو بکنم
ممکنه به خاطر محدودیات جدیدم از افراد عادی دانشگاه هم نتایجم ضعیف تر باشه
ولی من تمام تلاشمو میکنم
از زندگیم متنفرم
از افراد دوروبرم متنفرم
از دوستای نابابم هم متنفرم
یه چیزی که یاد گرفتم اینه که اگر همه چیز بر ضد تو هستش نباید یه جا بشینی و غصه بخوری بلکه باید بلند شی و رو به جلو پیشرفت کنی
به کل در این دو سال فاجعه وار به این نتیجه رسیدم که اتفاقایی که در زندگی آدم رقم میخوره
نیومدن تا تو رو تو همون سطح نگه دارن
بلکه اومدن تا ما رو مقاوم تر کنن
تا بهتر باشیم
زیبا تر باشیم
داشتم راجع به دیوید راکفلر سرچ میکردم به چند تا از نصیحتاش رسیدم(
اینجا)
به عنوان یه anti-illuminati بسیار از این شخص متنفرم ولی نصیحتاش خوب بود گاهی وقتا هم خوبه آدم از یه شیطان نصیحت بگیره
اونقدر ازش متنفرم که حتی میگم تاریخ مرگش هم بی حکمت نیست 30 اسفند
روزی که هر 4 سال یک بار اتفاق می افته
و روز بعدش جشن ما ایرانیاس
شوخی نیستش بنده خدا برای اینکه بیشتر زندگی کنه 3 بار قلبشو عوض کرده!!!
آپدیت جدید:
اولین باری که چهره شو دیدم احساس کردم دارم به صورت ابلیس نگاه میکنم اولش اینو نمیتونستم بنویسم اما بعد از یه سری جست و جو دیدم من تنها کسی نیستم که این حسو داره
